به گزارش مشرق، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه به همراه هیأتی سیاسی و اقتصادی روز سهشنبه یازدهم بهمن ماه عازم آفریقا و آمریکای جنوبی شد. موریتانی، نیکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا چهار کشور مقصد سفر امیرعبداللهیان بود و به نظر میرسد اولویت اول این دوره آمریکای لاتین و تحکیم مناسبات میان ایران و این بخش از جهان باشد.
وزیر امور خارجه کشورمان پس از ترک موریتانی، بامداد پنجشنبه ۱۳ بهمن (به وقت تهران) وارد فرودگاه ماناگوآ، پایتخت نیکاراگوئه شد و مورد استقبال مقامات این کشور قرار گرفت. در این سفر یک روزه، امیرعبداللهیان با مقامات نیکاراگوئه دیدار و درباره مهمترین مسائل بین دو کشور تبادل نظر کرد. رئیس دستگاه دیپلماسی، روز جمعه ۱۴ بهمن وارد کاراکاس پایتخت ونزوئلا شد و با همتای ونزوئلایی خود و نیز «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور این کشور دیدار و گفتوگو کرد. امیرعبداللهیان در ادامه سفر به آمریکای جنوبی شامگاه شنبه ۱۵ بهمن وارد هاوانا پایتخت کوبا شد. دیدار با رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و نخست وزیر کوبا از مهمترین برنامههای وزیر امور خارجه کشورمان در هاوانا بود.
تحریم و تهدید فصل مشترک ایران و آمریکای جنوبی
آمریکای جنوبی و به ویژه ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه به سبب انتخاب نظامی سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک از سوی مردمان و مسئولان این کشور، سالهاست که مورد خشم و غضب همسایه شمالی خود هستند و آمریکا آنها را هم مانند ایران و درست به دلیل همین انتخاب متفاوت مورد تنبیه قرار داده است. جمهوری اسلامی ایران و نیکاراگوئه چهار دهه پیش، انقلابهایی را تجربه کردند؛ انقلاب اسلامی ایران و انقلاب ساندنیستی نیکاراگوئه یک فصل مشترک داشت و آن قیام علیه دیکتاتورهای وابسته به غرب بود و این مهمترین دلیل دشمنی و تهدیدات بلوک غرب علیه دو کشور است.
مبارزه با امپریالیسم در غرب آسیا و جنوب آمریکا، اشتراکات زیادی میان برخی کشور کشورهای این منطقه و ایران به وجود آورد. تلاشهای نیکاراگوئه، ونزوئلا و حتی شیلی برای عبور از پدرخواندگی آمریکا، برای آنها هم سالها تحریم و تحدید و تهدید به ارمغان آورد و این تحریمها نقطه اشتراک دیگری در روابط این کشورها و جمهوری اسلامی ایران بود. ایالات متحده آمریکا گرچه به تصریح تاریخ سرزمینی نوپاست اما همواره نسبت به همسایگان جنوبی خود، توهم پدرسالارانه داشته و خود را قَیم این کشورها میداند، از آن روست که اصطلاح حیاط خلوت آمریکا برای توصیف منطقه لاتین در آمریکای جنوبی مشهور است. حیاط خلوتی که سالهاست تلاش میکند تا این توهم را در هم شکسته و در مسیر استقلال گام بردارد. حضور جمهوری اسلامی ایران در این حیاط خلوت به نوعی شکستن هژمونی کاخ سفید هم قابل ارزیابی است. باشگاه کشورهای تحت تحریم آمریکا میتواند با اراده سیاسی و گشایشهای اقتصادی، سبب پیشرفت به دور از هیاهوی برای هریک از اعضا شود.
پیگیری منافع ایران در حیاط خلوت آمریکا
رابطه ایران با کشورهای آمریکای جنوبی یا لاتین، در دولتهای روی کار آمده در دو دهه گذشته، فرازونشیبهایی را تجربه کرده اما اوج این روابط بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ و دوران دولتهای نهم و دهم بود. دولتهای یازدهم و دوازدهم به سبب نوع نگاهی که به روابط بینالملل داشتند، جز در موارد خاصی مشتاق گسترش این روابط به سطوح و عرصههای گوناگون نبودند. دولت سیزدهم اما بر مبنای گفتمانی خود از سیاست خارجی و دیپلماسی، گسترش روابط با این کشورها را در دستور کار قرار داده است تا به تعبیر رئیسجمهور در هر گوشهای از جهان که منافع ایران امکان تامین و تثبیت دارد؛ دولتمردان حضور داشته و پیگیر آن منافع باشند. به همین دلیل است که رئیس جمهور در دیدار با دبیرکل «اتحادیه بولیواری ملل آمریکای ما» شامل کوبا، ونزوئلا، نیکاراگوئه و بولیوی است، بر ضرورت تقویت بیش از پیش مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با کشورهای عضو این اتحادیه تأکید میکند و در دیدار با سفیر جدید کوبا در تهران بر بهرهگیری کشورهای مستقل از ظرفیتهای بالقوه یکدیگر به منظور بیاثر کردن تحریمها و نیازهای یکدیگر تأکید میکند.
سیاست متوازن دولت سیزدهم در عرصه سیاست خارجی با استقبال مقامات کشورهای آمریکای جنوبی هم مواجه شده است و حیاط خلوت تاریخی ایالات متحده آمریکا، این روزها چندان ابایی از اعلام همراهی و همپیمانی خود با جمهوری اسلامی ایران ندارد.
سفر خرداد ماه «نیکلاس مادورو» رئیس جمهور ونزوئلا به ایران و دیدار با آیتالله «سیدابراهیم رئیسی»، سفر وزرای خارجه نیکاراگوئه و نیز تماسهای تلفنی روسای جمهور ایران و کشورهای حوزه آمریکای لاتین در طول مدت مسئولیت دولت سیزدهم، نشان داد که طرفین برای گسترش و تعمیق این روابط بسیار مشتاق هستند. واقعیت آن است که بلوکبندی نظام بینالملل حکایت از آغاز تلاشها برای عبور از یکجانبهگرایی و جهان تکقطبی دارد و جمهوری اسلامی ایران هم با درک این مهم در مسیر درست تاریخ برای شکل دادن به جهانی فراتر از نیویورک و لندن روی آورده است. نگاه به شرق یا منطقه یا آمریکای جنوبی هم در راستای این نگرش ارزیابی میشود.
سفر امیرعبداللهیان به حیاط خلوت آمریکا، از بعد سیاسی و دیپلماتیک هم در مقطع کنونی حائز اهمیت است از آن رو که بار دیگر اثبات میکند که کارزار ایران هراسی و انزوای تهران همچنان راهی از پیش نبرده و جمهوری اسلامی ایران در بلوکهای آینده جهان میتواند اثرگذار باشد.
ظرفیتهای آمریکای لاتین برای ایران
کشاورزی، معدن و صنایع آمریکای لاتین ظرفیت یا به زبانی بهتر گنج بزرگی است که بسیاری از کشورهای جهان از دیرباز تاکنون برای بهرهگیری از آن در تلاش هستند و دلیل تقلای کاخ سفید برای تسلط به این منطقه هم به دلیل وجود چنین ظرفیتی است. آمارها حکایت از آن دارند که ۲۵ درصد از زمینهای جنگلی و قابل کشت در این منطقه از زمین قرار دارند و دو سوم کشورهای آمریکای جنوبی به منابع سرشار معدنی دسترسی دارند. ۶۵ درصد از ذخایر جهانی لیتیوم، ۴۲ درصد از ذخایر نقره، ۳۸ درصد از ذخایر مس و ۲۱ درصد از ذخایر جهانی آهن، آمریکای لاتین را به یکی از مناطق ثروتمند جهان تبدیل کرده است. چنین ظرفیت عظیمی در چه حوزههایی میتواند به کار ایران بیاید؟ شاید اگر در پاسخ به این پرسش گفته شود؛ »در تمام حوزهها»، چندان اغراقآمیز به نظر نرسد.
نیاز کشور و منطقه در در حوزه های انرژی به ویژه نفت و گاز، صنایع تولید مواد غذایی، صنایع تولید مواد شیمیایی و شوینده، عمران، ساخت سد، تولید برق و انرژهای برق آبی، ساخت مسکن، معادن و فلزات، خدمات مستشاری، آموزش و مهارت افزایی، کشاورزی صنعتی و سنتی، دامداری سنتی و صنعتی، بهداشت و درمان خصوصا دارو و خدمات درمانگاهی، تکنولوژی و نانوتکنولوژی، به قدری وسیع است که سرمایهگذاری در هریک از این موارد اشاره شده میتواند آینده اقتصادی هر دو منطقه غرب آسیا و جنوب آمریکا را تضمین کند.
برای مثال آمارها از وجود نزدیک به ۳۰ میلیون هکتار زمین قابل کشت برای انواع محصولات کشاورزی در ونزوئلا خبر میدهند که با توجه به منابع آبی آن کشور و نیاز ایران به این محصولات سرمایهگذاری در آن همان برد-بردی است که طرفین از روابط خود انتظار دارند. یا پیشرفت کوبا به عنوان یکی از کشورهای همیشه همراه جمهوری اسلامی ایران در حوزه بهداشت و دارو میتواند بسیاری از محدودیتهای حاصل از تحریمها علیه دو کشور را خنثی کند. همکاریهای کوبا و ایران در حوزه بیوتکنولوژی و تولیدات دارویی ظرفیت بسیار بالایی برای گسترش دارد و بازار تشنه این کشور میتواند عرصه عرضه تولیدات ایرانی به ویژه محصولاتی مانند کالاهای پتروشیمی، کود شیمیایی، مواد غذایی مانند لبنی و شیلاتی باشد. سرمایهگذاری ایران در بخش انرژی کوبا و واردات مواد معدنی به ویژه نیکل و روی، توتون و تنباکو و داروهای خاص و مکمل از کوبا میتواند نیازهای ایران را در این زمینه رفع کند.
میزان صادرات غیرنفتی ایران به ونزوئلا در سال گذشته رقمی حدود ۴۰ میلیون دلار و صادرات ونزوئلا به ایران حدود ۲۰ میلیون دلار بوده است. این رقم اما در دولت سیزدهم بنای افزایش مشهود و ملموس را در پیش گرفته است و اختصاص مسیر تجاری ویژه میان تهران و کاراکاس و نیز امضای اسناد راهبردی بلندمدت ۲۰ ساله بین دو کشور، قرار است این رقمها را تا سال ۱۴۰۴ به ۵۰۰ میلیون دلار ارتقا دهد. رقمی که با توجه به همکاریها و حجم مبادلات گذشته میان دو کشور چندان هم دور از دسترس نخواهد بود. ایران پیش از این در حوزههایی چون تولید مشترک خودرو، ایجاد کارخانه سیمان، کارخانه صنایع لبنی و کارخانه خانهسازی با هدف تولید انبوه مسکن با ونزوئلا همکاری کرده بود.
زمزمههای قرارداد بازیابی پالایشگاه «پاراگوانا» - بزرگترین پالایشگاه نفت ونزوئلا، به دست متخصصان ایرانی هم در صورت اجرا و رسیدن به مرحله اجرا میتواند ظرفیت همکاریها را ارتقای چشمگیری دهد. به نتیجه رساندن اسناد امضا شده میان ایران و کشورهای حوزه آمریکای لاتین نیازمند همراهی وزارتخانههای مختلف است تا ظرفیتهای موجود برای افزایش مبادلات اقتصادی با هر یک از کشورهای منطقه آمریکای لاتین را تعریف و اجرایی کنند.